نقاب کوه و کوهنوردی
| ||
|
قهرمان مارات ايران از مارت جهاني مي گويد ابراهيم اطاعتي: من نماينده 50 ميليون مسلمان کشور بودم و بايد مي دويدم اما... مارت را ادامه مي دهم ابراهيم اطاعتي دونده اي از اهالي زنجان است 22سال سن دارد و 4 سال است که دوميداني ( استقامت ) فعالين مي کند. وي داراي هناوين مختلفي در دوهاي طولاني و صحرانوردي قهرماني کشور مي باشد و بهترين عنوان او در صحرانوردي قهرماني کشور مي باشد. بهترين عنوان صحرانوردي کشور سال 1364 زاهدان بود که در حضور بزرگان دوهاي استقامت به مقام قهرماني نائل آمد ماجراي قهرماني او در مسابقات انتخابي ماراتن کشور و آنچه که در مارتن قهرماني جهان براي او رخ داد شنيدني است با هم مي خوانيم : سالها قبل از فوتباليست بودنم در يکي از تيم هاي زنجان توپ مي زدم در جريان يکي از مسابقات فوتبال يک رقابت دوميداني هم جريان داشت بدون منظور خاص و بدون هيچ تمريني در آن مسابقه شرکت کردم و به مقام اول نائل آمدم در تيم منتخب جوانان زنجان جاي گرفتم در همان سال هم به رتبه قهرماني جوانان کشور رسيدم و همين انگيزه اي شد تا به جماعت دوميداني کاران بپيوندم از آنجا که هر ورزشکاري براي آمادگي احتياج به تمرين و مسابقه دارد و بدليل آنکه مسابقات انتخابي تيم ملي دوميداني کشور جهت اعزام به مسابقات قهرماني آسيا سنگاپور نزديک بود در پيکارهاي انتخابي قهرماني مارتن کشور که در اسفند ماه در رشت برگزار شد شرکت کردم تمامي قهرمانان بلندآوازه مارتن کشور در مسابقه حضور داشتند و خيلي هايشان از شرکت من که تا آن زمان تحت هيچ شرايطي مارتن ندويده بودم متعجب بودند. و اصولا من براي آمادگي بيشتر در مسابقات آينده در اين رقابتها شرکت کرده بودم و قصد داشتم پس از 15-20 کيلومتر قهرمانان جهان اييتادم مسابقه آغاز شد اين دومين باري بود که در طول عمرم مارتن مي دويدم هيجان بسياري داشتم بدون اغراق و تا کيلومتر 20 مسابقه با گروه پيشتار که در حدود 25 نفر بودند بيش از 30 متر فاصله نداشتم که ناگهان عظله هاي پايم دچار گرفتگي و کوفتگي شد نمي توانستم بايستم احساس مي کردم من نماينده 50 ميليون مسلمان کشورم بودم.و بايد مي دويدم اما هرچه کردم درد عضله رهايم نساخت انچه را که در توان داشتم بکار بردم و با دردي فراوان 5 کيلومتر ديگر هم دويدم... اما درد امانم را بريد و بر زمين افتادم پس از آن توسط پزشکان اورژانس به امبولانسي که در کنار دوندگان راه مي رفت منتقل شدم و با تلاش آنان از درد خلاصي يافتم اما ديگر اين دوها حاصل نداشت. به هر حال شکست براي همه وجود دارد و اين شکست براي من اگرچه سنگين بود اما من در ادامه راهي را برگزيدم استوار ساختن من باز هم مارتن خواهم دويد و اميدوارم روز تلافي چنين شکستي را بنمايم در مسابقات قهرماني مارتن جهان نه از قدرت کم آوردم و نه از تنفس سر حال بودم قبراق که ناگهان پايم گرفت و.. در حال حاظر بزرگترين مشکل زندگيم بيکاريست که مرا بسيار عذاب مي دهد گه گدار در اينطرف و آن طرف به صورت موقت و پيماني و روزمزد کار پيدا مي کنم و پس از مدتي روز ازنو روزي از نو .. در ورزش مربي نداشتم اما قدر يک مربي خوب را مي دانم مربياني همچون برادران ايپکچي رئيس هيئت دوميداني زنجان و برادر حسين خليلي که در سفر به کره جنوبي مرا ياري کردند. نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : ماه موزیک ] [ Weblog Themes By : Mah Music ] |